آخرین به‌روزرسانی:

تمجید کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تعریف کردن

فونتیک فارسی

tamjid kardan
فعل متعدی

to praise, to compliment, to glorify, to laud, to eulogize, to extol

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مدیرعامل از خدمات برجسته‌‌ی او به شرکت تمجید کرد.

The CEO praised his eminent services to the company.

منتقد فیلم از فیلم‌برداری فیلم تمجید کرد.

The film critic praised the movie's cinematography.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تمجید کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تمجید کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تمجید کردن

لغات نزدیک تمجید کردن

پیشنهاد بهبود معانی